• حکمت ها
  • درباره سهل ابن حنيف انصارىّ
مترجم : سید علی نقی فیض الاسلام

درباره سهل ابن حنيف انصارىّ

108.وَ قَالَ (عليه السلام) :وَ قَدْ تُوُفِّيَ سَهْلُ بْنُ حُنَيْفٍ الْأَنْصَارِيُ

«1138»

بِالْكُوفَةِ بَعْدَ مَرْجِعِهِ مِنْ صِفِّينَ مَعَهُ وَ كَانَ أَحَبَّ النَّاسِ إِلَيْهِ  لَوْ أَحَبَّنِي جَبَلٌ لَتَهَافَتَ .  و معنى ذلك أن المحنة تغلظ عليه فتسرع المصائب إليه و لا يفعل ذلك إلا بالأتقياء الأبرار و المصطفين الأخيار و هذا مثل قوله (عليه السلام)  مَنْ أَحَبَّنَا أَهْلَ الْبَيْتِ فَلْيَسْتَعِدَّ لِلْفَقْرِ جِلْبَاباً . و قد يؤول ذلك على معنى آخر ليس هذا موضع ذكره .

 


ص1138

امام عليه السّلام هنگامي كه سهل ابن حنيف انصارىّ پس از برگشتن با آن حضرت از (جنگ) صفّين در كوفه وفات نمود و آن بزرگوار او را از ديگران بيشتر دوست مى داشت (در باره گرفتارى دوستداران خود) فرموده است: 1-  اگر كوهى مرا دوست داشته باشد تكه تكه شده فرو ريزد (سيّد رضىّ «عليه الرّحمة» فرمايد:) و معنى اين فرمايش آنست كه آزمايش با گرفتارى و بيچارگى بر او سخت مى گيرد پس اندوهها بسوى او مى شتابد، و اين نمى شود مگر با پرهيزكاران نيكوكار و برگزيدگان بزرگوار، و اين گفتار مانند فرمايش آن حضرت عليه السّلام است: 2-  هر كه ما اهل بيت را دوست دارد بايد براى پوشيدن پيراهن (شكيبائى بر) فقر و پريشانى آماده شود (و اينكه شكيبائى بر بى چيزى را به پيراهن تشبيه نموده براى آنست كه شكيبائى بى چيزى را پنهان مى دارد چنانكه پيراهن تن را مى پوشاند) و فرمايش آن حضرت (: اگر كوهى مرا دوست داشته باشد تكه تكه شده فرو ريزد، يا فقر در فرمايش ديگر آن بزرگوار) بر معنى ديگرى (غير از معنى ظاهرىّ آن كه بى چيزى و تنگدستى است) تأويل شده كه اينجا جاى بيان آن نيست (و شايد مراد از معنى ديگر براى فقر كه سيّد «عليه الرّحمة» بيان نفرموده بى اعتنائى بدنيا و قناعت در زندگى باشد، پس معنى آن اينست: هر كه ما را دوست دارد بايد براى دنيا كوشش ننمايد و قناعت پيشه گيرد، و شايد مراد نيازمندى روز رستخيز باشد كه معنى چنين ميشود: هر كه ما را دوست دارد براى نيازمندى و پريشانى روز قيامت آماده باشد يعنى توشه طاعت و بندگى بردارد).